بایسته های فعالیت های فرهنگی در حوزه دفاع مقدس
- ۰ نظر
- ۳۰ مهر ۹۴ ، ۱۱:۵۲
این مرقومه حاوی برداشت هایی است از فرمایشات مقام معظم رهبری، که به باید ها، نباید ها، ملزومات و مفاهیم فعالیت های فرهنگی در زمینه دفاع مقدس می پردازد. از همین رهگذر و با مقایسه و مقابله عبارات و تکرار مفاهیم، 10 اولویت فعالیت های حوزه ی ایثار و شهادت استخراج شد که در زیر خواهد آمد.
بعثی ها که حمله کردند شوق جهاد فی سبیل الله در دلها جوانه زد:
«ما به سوی میدان جنگ پرواز میکنیم... ما میدان جنگ را سالهاست آزمودهایم. آن هم با کسی از صدام قویتر و شقی تر و بر او پیروز شدهایم. در میدان رفتن ما شکست نیست.... خدا راه شکست را به روی ما بسته است. «قل هل تربصون بنا ایها الکفار، ایها الصدام، قل هل تربصون بنا الا احدی الحُسنِیین» شما مگر دو راه در مقابل ما بیشتر میبینید؟ این هر دو راه برای ما افتخارآمیز است. یکی راه شهادت که افتخارش همیشگی و ثابت و لایزال است و دیگری راه پیروزی، پیروزی ظاهری. و هر دو برای ما پیروزی است.»
انقلابىِ منفى، خودش را از کار کنار مىگیرد؛ اما اگر یکوقت کارى هم به دستش افتاد، مثل آدمهایى که هیچ کارى در دستشان نیست، حالت منفىبافى و شکل اپوزیسیون به خودش مىگیرد؛ کأنّه در هیچ کارى مسئولیت ندارد! انقلابىِ مثبت حتّى اگر هیچکاره هم باشد، خودش را مسئولترین افراد مىداند و وارد میدان مىشود. من مىخواهم به شما عرض کنم: عزیزان من! جوانان! انقلابىِ مثبت باشید.
«ما از اوّلِ انقلاب دوگونه انقلابى داشتیم و انقلابیّون ما دوگونه نقش ایفا کردند. بعضى از انقلابیّون، انقلابیّونِ مثبت بودند؛ بعضى از انقلابیّون هم انقلابیّون منفى بودند. در اوایل انقلاب، انقلابىِ منفى به آن انقلابىاى مىگفتیم که از میدان کار و تلاش و حرکت، آنجایى که دردسرى داشت، عقب مىکشید. انقلابى بود، اما انقلابىِ وجاهتطلب و راحتخواه؛ انقلابىاى که مىگفت من مبارزهام را قبل از انقلاب کردهام، اکنون دیگر مىخواهم احترام شوم. بنابراین، چنین کسانى به میدان خطر و دردسر و آنجایى که چهار نفر آدم از انسان گلهمند مىشوند، وارد نمىشدند.یک عدّه هم انقلابىِ مثبت بودند. حاضر بودند آبرویشان را هم خرج کنند. آنجایى که فکر مىکردند وجودشان مىتواند کمکى بکند، با همهى وجود حاضر بودند. اگر جبهه بود، یک طور؛ اگر دانشگاه بود، یک طور؛ اگر میدان فرهنگى یا سیاسى بود، وارد میدان مىشدند. انقلابىِ منفى، خودش را از کار کنار مىگیرد؛ اما اگر یکوقت کارى هم به دستش افتاد، مثل آدمهایى که هیچ کارى در دستشان نیست، حالت منفىبافى و شکل اپوزیسیون به خودش مىگیرد؛ کأنّه در هیچ کارى مسئولیت ندارد! انقلابىِ مثبت حتّى اگر هیچکاره هم باشد، خودش را مسئولترین افراد مىداند و وارد میدان مىشود. من مىخواهم به شما عرض کنم: عزیزان من! جوانان! انقلابىِ مثبت باشید. دانشگاه باید انقلابیّون مثبت پرورش دهد؛ این ملت و این تاریخ به شما نیاز دارد؛ باید خودتان را آماده کنید.»
بیانات و پرسش و پاسخ در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه صنعتى امیرکبیر ۰۹/ ۱۲/ ۱۳۷۹
به این مطلب بصورت ویژه دقت کنید؛ خیلی مهمه و شاید خیلی از ما جوونا با توجه به شرایط سن و سال، مبتلا به این موضوع باشیم. امام خامنه ای داخل نماز جمعه چهارده خرداد ۸۹ هشدار محکمی به جوانهای مومن دادند. هشداری که فقط جنبهی اخلاقی نداره و به نظر من یه حکم ولایی و یه امر حکومتی واجب الاطاعة هست:
اینجور نباشد که مخالفت با یک کسى،
ما را وادار کند که نسبت به آن کس از
جادهى حق تعدى کنیم.
«جوانهاى انقلابى و مؤمن و عاشق امام، که حرف میزنند، مینویسند، اقدام میکنند؛ کاملاً رعایت کنید. اینجور نباشد که مخالفت با یک کسى، ما را وادار کند که نسبت به آن کس از جادهى حق تعدى کنیم، تجاوز کنیم، ظلم کنیم؛ نه، ظلم نباید کرد. به هیچ کس نباید ظلم کرد.»
خطبههاى نماز جمعهى تهران در حرم امام خمینى (ره) ۱۳۸۹/۰۳/۱۴
تهدیدهایی که متوجّه آینده درخشان ماست، دو نوع است: تهدیدهای خارجی؛ تهدیدهای داخلی. من ابتدا این یک کلمه را بگویم که اگر از داخل، این ملت دشمن نداشته باشد؛ عامل نفوذی نداشته باشد و دو چهرگان در مسائل کشور تخریب نکنند؛ دشمن خارجی نمیتواند کار زیادی انجام دهد.1
اوایل دهه ی هفتاد زمانی بود که ایران داشت تجربه ی جدیدی رو پیدا میکرد. تو همین موقع عده ای از روی غرض و منفعت طلبی با ظاهری به اصطلاح مومن و انقلابی به جریان انقلاب نفوذ کردند. این دسته با راه انداختن جریانهای بدلی با تابلوی امر به معروف و نهی از منکر کارهای خلاف قانون و خلاف شرعی رو سازماندهی میکردند. امام خامنهای در جمع فرماندهان گردانهای عاشورا که نمونه تازهای از تشکل توی مجموعه نیروی مقاومت بسیج بود فرمودند:
«جوان حزباللّهى هم باید باهوش باشد. باید چشمهایش را باز کند و نگذارد کسى در صفوف او رخنه کند و به نام امر به معروف و نهى از منکر، فسادى ایجاد نماید که چهره حزباللَّه را خراب کند. باید مواظب باشید. این، به عهده خودتان است. من یقین دارم - و تجربههاى این چندسال هم نشان داده - تا نیروهاى مؤمن و حزبالّلهى براى انجامِ کارى به میدان مىآیند، یک عدّه عناصر بدلى و دروغین، با نام اینها در گوشهاى فسادى ایجاد مىکنند تا ذهن مسؤولین را نسبت به نیروهاى مؤمن و حزبالّلهى و مردمى چرکین کنند. مواظب باشید. مسأله امر به معروف و نهى از منکر، مثل مسأله نماز است. یاد گرفتنى است.»2
1. بیانات در دیدار با جوانان در مصلّای بزرگ تهران ۱۳۷۹/۰۲/۰۱
2. بیانات در دیدار فرماندهان گردانهای عاشورا ۱۳۷۱/۰۴/۲۲
بروید سراغ کارهای نشدنی تا بشود. تصمیم بگیرید بر برداشتن کارهای سنگین، تا بردارید.
امام خامنه ای
یکی دیگه از هشدارهایی که حضرت آقا دادند که مخاطب اولش طلاب انقلابی بود پرهیز از افراطیگری و اهانت کردن به دیگران هست:
«نبادا حرکت انقلابى جورى باشد که بتوانند تهمت افراطىگرى به او بزنند. از افراط و تفریط بایستى پرهیز کرد. جوانهاى انقلابى بدانند؛ همانطور که کنارهگیرى و سکوت و بىتفاوتى ضربه میزند، زیادهروى هم ضربه میزند؛ مراقب باشید زیادهروى نشود. اگر آن چیزى که گزارش شده است که به بعضى از مقدسات حوزه، به بعضى از بزرگان حوزه، به بعضى از مراجع یک وقتى مثلًا اهانتى شده باشد، درست باشد، بدانید این قطعاً انحراف است، این خطاست. اقتضاى انقلابیگرى، اینها نیست.»
بیانات در دیدار طلاب، فضلا و اساتید حوزه علمیه قم ۲۹/ ۰۷/ ۱۳۸۹
یکی از تذکراتی که امام خامنه ای خطاب به جوانان مومن انقلابی دادند این بود که تکفیر و متهم کردن رو به نفع منطق محکم نقادی کنار بگذارند.
«شما دانشجویان نقش خودتان را فراموش نکنید. آگاهى سیاسى کسب کنید و نسبت به آنچه که مىگذرد، هوشیار باشید و انگیزه و تپش جوانانهى انقلابىِ متناسب با قشر شما، در خدمت هدفهاى نظام قرار گیرد.عدهیى از افراد سادهاندیش خیال مىکنند که اگر دانشجو بخواهد حضور انقلابى داشته باشد، راهش این است که بر سر مسئولان خود داد بکشد؛ خیر، اینکه انقلابىگرى نیست.»1
در محیــط دانشــــگاه، محیــــط دانشجـــوئی، نقد منصفانه و مــتقابلاً نقـــــدپذیریمتــــواضــعانه هر دو لازم است. جــوان، آن هم دانشـــجو، در محیــط علمــی باید ذهنــش و زبانش باز باشـد؛ نقد کند؛ البته منصفانه باشد. نقد را با عیبـجوئی و با عصبانیت و با بهانهگیری نباید اشتباه کرد؛ اما نقادی باید کرد.2
«من در مورد تذکّرات، معتقدم باید با منطق محکم و با بیان روشن، نقطه نظرات صحیح را ارائه بدهند. با تهمتزنی و جنجالآفرینی، بنده موافق نیستم؛ با تکفیر کردن و متهم کردن این و آن، بنده موافق نیستم. اعتقاد من این است که مجموعهی انقلابی کشور ـ که بحمدالله تعداد بیشماری از آنها در بین جوانهای ما، در بین صاحبنظران ما، اساتید ما، بزرگان ما، تحصیلکردههای ما حضور دارند ـ میتوانند با منطقِ محکم وارد میدان بشوند، نقّادی کنند. نقاط ضعف را و نقاط منفی را به رخ ما مسئولین بکشانند. گاهی میشود که مسئول، متوجّه نیست چه دارد میگذرد در متن جامعه، امّا آن جوان در متن جامعه است، او میفهمد.»3
1. بیانات در مراسم بیعت دانشجویان ۲۳/ ۰۳/ ۱۳۶۸
«من بارها از اعماق جان،
قلبم براى این جوانان مؤمن و انقلابى،
سوخته و گداخته است.»
همون سالهای اوایل رهبری، دهه ای که جریانهای چپ و راست روشنفکری ضد هنرمندان انقلابی از جنگ برگشته، از هیچ اقدامی دریغ نمیکردن یک فراز بلند از صحبتهای امام خامنه ای خیلی خیلی قابل توجه هست:
«از کارهاى دشمن، این شد که این مجموعههاى مؤمن را منزوى کند. جوان، بىتجربه است. به مجرد اینکه ببیند در یک دستگاه رسمى کشور مثلًا در یک مرکز فرهنگى کشور دو نفر به او اخم کردند، به او بىاعتنایى کردند، او را تحقیر کردند؛ در حرکتش اثر مىگذارد و او را کند مىکند. یا مثلًا وقتى ببیند که در مجلّات بهاصطلاح ادبى و هنرى کشور، چهرههاى مخالف با این روش و خط را، بزرگ مىکنند، برجسته مىکنند، تعریف مىکنند، این جوان دلش آب مىشود و روحیهاش را از دست مىدهد.
وقتى یک فیلمساز، اثرش را به مراکزى مىبرد که مىتوانند از او استفاده کنند و کارى کنند که بتواند کارش را ادامه دهد؛ اما با بىاعتنایى به او مىگویند: «نه آقا؛ ما این را قبول نداریم. این طورش را قبول نداریم»، و بعد در همان حال ببیند انواع و اقسام کارهایى که از لحاظ مایکى ایههاى هنرى از کار او کمتر است اما چون مایهى اسلامى ندارد مورد قبول آنهاست؛ این جوان بهخودىخود، منزوى و ناامید خواهد شد. من بارها از اعماق جان، قلبم براى این جوانان مؤمن و انقلابى، سوخته و گداخته است. بارها تأسف خوردهام که چرا باید به جوانان به این خوبى، بىاعتنایى شود!؟ اینها هیچچیزشان از آن کسانى که در جاهایى به عنوان هنرمند معروف شدهاند، کمتر نیست. در بسیارى از امور، از آنها خیلى هم بهترند. اما به اینها بىاعتنایى مىشود. وقتىکه انسان مطلب را به درستى کاوش مىکند، مىبیند سر رشته مىرسد به ارادهى خباثتآمیزى در نقطهاى! مسئولین هم متوجه نیستند.»
بیانات در جمعی از کارگزاران فرهنگی ۲۱/ ۰۵/ ۱۳۷۱
وقتی از بالا نگاه بکنید دست دشمن برای سد کردن راه این انقلاب مشخصه. اگر ریزش های انقلاب رو مورد مطالعه قرار بدیم، اگر یه مقدار دقت بکنیم و موشکافانه بررسی کنیم میبینیم که بعضی ها از نقطه ی نون «نمی شود» منحرف شدن. ترسیدن، خسته شدن و یا گاهی اوقات به عمد و از سر دشمنی آروم آروم، زاویه گرفتن. این انحراف یعنی همون ثابت قدم نبودن در مسیر انقلاب. یعنی همون انقلابی نبودن. حضرت آقا فرمودند: «انقلابی بودن به حفظ رابطه ی خود، عمل خود وپیوستگی خود با انقلاب است.»
«اگر دشمن بتواند مــردم ما را، جــــوانان ما را،
قشرهای ما را، نسبت به آینده این حرکتشان
ناامید کند، ضربه خود را زده است.»
حالا مسئله اینجاست که بعضی ها میگن «نمی شود» .
«جوانان عزیز! دشمن روى شما سرمایهگذاریهاى زیادى مىکند؛ حواستان جمع باشد. عدهیى را به بىتفاوتى مىکشاند و عدهیى را دلسرد و مأیوس مىکند. یأس، بزرگترین آفت جوان است. جوانها بدانند که متأسفانه یأس به روح جوان زودتر راه پیدا مىکند؛ همچنان که امید اینگونه است. در مقابل یأسى که دشمن مىخواهد به جوانها تلقین و تزریق کند، خودتان را مصونیت بدهید.»1
«خطری که در مردم تداوم این حرکت سرافرازانه را تهدید میکند، در درجه اوّل عبارت از نا امیدی است. اگر دشمن بتواند مردم ما را، جوانان ما را، قشرهای ما را، نسبت به آینده این حرکتشان ناامید کند، ضربه خود را زده است. این خطر عمده است. لذا شما میبینید با انواع و اقسام روشها، بیانها، زبانها و شیوهها سعی میکنند دلها را نسبت به تداوم این حرکت پُرافتخار اسلامی مردّد و مأیوس کنند و امید را از آنها بگیرند. این مهمترین خطر است.»2
1. سخنرانى در دیدار دانشجویان و دانشآموزان، بهمناسبت سیزدهم آبان ماه ۱۳۶۸/۰۸/۱۰
2.بیانات در اجتماع بزرگ عزاداران در صحن مطهر امام خمینی(ره)۱۳۷۹/۰۳/۱۴