بایسته های فعالیت های فرهنگی در حوزه دفاع مقدس
- ۰ نظر
- ۳۰ مهر ۹۴ ، ۱۱:۵۲
بعثی ها که حمله کردند شوق جهاد فی سبیل الله در دلها جوانه زد:
«ما به سوی میدان جنگ پرواز میکنیم... ما میدان جنگ را سالهاست آزمودهایم. آن هم با کسی از صدام قویتر و شقی تر و بر او پیروز شدهایم. در میدان رفتن ما شکست نیست.... خدا راه شکست را به روی ما بسته است. «قل هل تربصون بنا ایها الکفار، ایها الصدام، قل هل تربصون بنا الا احدی الحُسنِیین» شما مگر دو راه در مقابل ما بیشتر میبینید؟ این هر دو راه برای ما افتخارآمیز است. یکی راه شهادت که افتخارش همیشگی و ثابت و لایزال است و دیگری راه پیروزی، پیروزی ظاهری. و هر دو برای ما پیروزی است.»
به این مطلب بصورت ویژه دقت کنید؛ خیلی مهمه و شاید خیلی از ما جوونا با توجه به شرایط سن و سال، مبتلا به این موضوع باشیم. امام خامنه ای داخل نماز جمعه چهارده خرداد ۸۹ هشدار محکمی به جوانهای مومن دادند. هشداری که فقط جنبهی اخلاقی نداره و به نظر من یه حکم ولایی و یه امر حکومتی واجب الاطاعة هست:
اینجور نباشد که مخالفت با یک کسى،
ما را وادار کند که نسبت به آن کس از
جادهى حق تعدى کنیم.
«جوانهاى انقلابى و مؤمن و عاشق امام، که حرف میزنند، مینویسند، اقدام میکنند؛ کاملاً رعایت کنید. اینجور نباشد که مخالفت با یک کسى، ما را وادار کند که نسبت به آن کس از جادهى حق تعدى کنیم، تجاوز کنیم، ظلم کنیم؛ نه، ظلم نباید کرد. به هیچ کس نباید ظلم کرد.»
خطبههاى نماز جمعهى تهران در حرم امام خمینى (ره) ۱۳۸۹/۰۳/۱۴
تهدیدهایی که متوجّه آینده درخشان ماست، دو نوع است: تهدیدهای خارجی؛ تهدیدهای داخلی. من ابتدا این یک کلمه را بگویم که اگر از داخل، این ملت دشمن نداشته باشد؛ عامل نفوذی نداشته باشد و دو چهرگان در مسائل کشور تخریب نکنند؛ دشمن خارجی نمیتواند کار زیادی انجام دهد.1
اوایل دهه ی هفتاد زمانی بود که ایران داشت تجربه ی جدیدی رو پیدا میکرد. تو همین موقع عده ای از روی غرض و منفعت طلبی با ظاهری به اصطلاح مومن و انقلابی به جریان انقلاب نفوذ کردند. این دسته با راه انداختن جریانهای بدلی با تابلوی امر به معروف و نهی از منکر کارهای خلاف قانون و خلاف شرعی رو سازماندهی میکردند. امام خامنهای در جمع فرماندهان گردانهای عاشورا که نمونه تازهای از تشکل توی مجموعه نیروی مقاومت بسیج بود فرمودند:
«جوان حزباللّهى هم باید باهوش باشد. باید چشمهایش را باز کند و نگذارد کسى در صفوف او رخنه کند و به نام امر به معروف و نهى از منکر، فسادى ایجاد نماید که چهره حزباللَّه را خراب کند. باید مواظب باشید. این، به عهده خودتان است. من یقین دارم - و تجربههاى این چندسال هم نشان داده - تا نیروهاى مؤمن و حزبالّلهى براى انجامِ کارى به میدان مىآیند، یک عدّه عناصر بدلى و دروغین، با نام اینها در گوشهاى فسادى ایجاد مىکنند تا ذهن مسؤولین را نسبت به نیروهاى مؤمن و حزبالّلهى و مردمى چرکین کنند. مواظب باشید. مسأله امر به معروف و نهى از منکر، مثل مسأله نماز است. یاد گرفتنى است.»2
1. بیانات در دیدار با جوانان در مصلّای بزرگ تهران ۱۳۷۹/۰۲/۰۱
2. بیانات در دیدار فرماندهان گردانهای عاشورا ۱۳۷۱/۰۴/۲۲
بروید سراغ کارهای نشدنی تا بشود. تصمیم بگیرید بر برداشتن کارهای سنگین، تا بردارید.
امام خامنه ای
«من بارها از اعماق جان،
قلبم براى این جوانان مؤمن و انقلابى،
سوخته و گداخته است.»
همون سالهای اوایل رهبری، دهه ای که جریانهای چپ و راست روشنفکری ضد هنرمندان انقلابی از جنگ برگشته، از هیچ اقدامی دریغ نمیکردن یک فراز بلند از صحبتهای امام خامنه ای خیلی خیلی قابل توجه هست:
«از کارهاى دشمن، این شد که این مجموعههاى مؤمن را منزوى کند. جوان، بىتجربه است. به مجرد اینکه ببیند در یک دستگاه رسمى کشور مثلًا در یک مرکز فرهنگى کشور دو نفر به او اخم کردند، به او بىاعتنایى کردند، او را تحقیر کردند؛ در حرکتش اثر مىگذارد و او را کند مىکند. یا مثلًا وقتى ببیند که در مجلّات بهاصطلاح ادبى و هنرى کشور، چهرههاى مخالف با این روش و خط را، بزرگ مىکنند، برجسته مىکنند، تعریف مىکنند، این جوان دلش آب مىشود و روحیهاش را از دست مىدهد.
وقتى یک فیلمساز، اثرش را به مراکزى مىبرد که مىتوانند از او استفاده کنند و کارى کنند که بتواند کارش را ادامه دهد؛ اما با بىاعتنایى به او مىگویند: «نه آقا؛ ما این را قبول نداریم. این طورش را قبول نداریم»، و بعد در همان حال ببیند انواع و اقسام کارهایى که از لحاظ مایکى ایههاى هنرى از کار او کمتر است اما چون مایهى اسلامى ندارد مورد قبول آنهاست؛ این جوان بهخودىخود، منزوى و ناامید خواهد شد. من بارها از اعماق جان، قلبم براى این جوانان مؤمن و انقلابى، سوخته و گداخته است. بارها تأسف خوردهام که چرا باید به جوانان به این خوبى، بىاعتنایى شود!؟ اینها هیچچیزشان از آن کسانى که در جاهایى به عنوان هنرمند معروف شدهاند، کمتر نیست. در بسیارى از امور، از آنها خیلى هم بهترند. اما به اینها بىاعتنایى مىشود. وقتىکه انسان مطلب را به درستى کاوش مىکند، مىبیند سر رشته مىرسد به ارادهى خباثتآمیزى در نقطهاى! مسئولین هم متوجه نیستند.»
بیانات در جمعی از کارگزاران فرهنگی ۲۱/ ۰۵/ ۱۳۷۱
راه انقلاب، راهى است که احتیاج دارد به عزم، به ایمان، به ثبات قدم. بعضى این ثبات قدم را دارند، بعضى در بین راه برمىگردند؛ البته اینها به ضرر خودشان عمل مىکنند؛ «فمن نکث فإنّما ینکث على نفسه». آن کسانى که از راه انقلاب برگردند، مثل کسانى هستند که در تابستان روزه گرفتهاند و تا اواخر روز، روزه را حفظ مىکنند، اما یک ساعت به غروب، دو ساعت به غروب طاقتشان تمام مىشود؛ افطار مىکنند. این مثل همان کسى است که از اولِ روز، روزه نگرفته است. باطل کردن روزه در هر زمانى از ساعات روز باشد، ابطال روزه است.
«راه انقلاب، راهى است که احتیاج دارد به عزم، به ایمان،به ثبات قدم. بعضى این ثبات قدم را دارند، بعضى در بینراه برمىگردند؛ البته اینها به ضرر خودشان عمل مىکنند»
در راه انقلاب اگر ثبات قدم وجود نداشت، اگر پیوستگى حرکت وجود نداشت، انسان رابطهاش با انقلاب قطع مىشود. این بىوفائى به انقلاب است. همیشه بودند کسانى که به انقلاب بىوفائى کردند، به انقلاب دلبستگى خود را کم کردند، به انقلاب پشت کردند. وصیت امام این است که جوان ما، مردم ما، نسلهاى گوناگون ما، با چشم واقعبینانه نگاه کنند. اصل، انقلاب است؛ اشخاص، اصل نیستند. انقلابى بودن به حفظ رابطهى خود و عمل خود و پیوستگى خود با انقلاب است.
بیانات امام خامنه ای در مراسم نوزدهمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (ره)۱۳۸۷/۰۳/۱۴