گمگشتگی

گمگشتگی
پیام های کوتاه

     یکی دیگه از هشدارهایی که حضرت آقا دادند که مخاطب اولش طلاب انقلابی بود پرهیز از افراطی‌گری و اهانت کردن به دیگران هست:


    «نبادا حرکت انقلابى جورى باشد که بتوانند تهمت افراطى‌گرى به او بزنند. از افراط و تفریط بایستى پرهیز کرد. جوانهاى انقلابى بدانند؛ همان‌طور که کناره‌گیرى و سکوت و بى‌تفاوتى ضربه میزند، زیاده‌روى هم ضربه میزند؛ مراقب باشید زیاده‌روى نشود. اگر آن چیزى که گزارش شده است که به بعضى از مقدسات حوزه، به بعضى از بزرگان حوزه، به بعضى از مراجع یک وقتى مثلًا اهانتى شده باشد، درست باشد، بدانید این قطعاً انحراف است، این خطاست. اقتضاى انقلابیگرى، اینها نیست.»

بیانات در دیدار طلاب، فضلا و اساتید حوزه علمیه قم‌ ۲۹/ ۰۷/ ۱۳۸۹

  • سعید گمگشته

    یکی از تذکراتی که امام خامنه ای خطاب به جوانان مومن انقلابی دادند این بود که تکفیر و متهم کردن رو به نفع منطق محکم نقادی کنار بگذارند.

    «شما دانشجویان نقش خودتان را فراموش نکنید. آگاهى سیاسى کسب کنید و نسبت به آنچه که مى‌‌گذرد، هوشیار باشید و انگیزه و تپش جوانانه‌‌ى انقلابىِ متناسب با قشر شما، در خدمت هدفهاى نظام قرار گیرد.عده‌‌یى از افراد ساده‌‌اندیش خیال مى‌کنند که اگر دانشجو بخواهد حضور انقلابى‌ داشته باشد، راهش این است که بر سر مسئولان خود داد بکشد؛ خیر، اینکه انقلابى‌‌گرى نیست.»1

در محیــط دانشــــگاه، محیــــط دانشجـــوئی، نقد منصفانه و مــتقابلاً نقـــــدپذیری‌متــــواضــعانه هر دو لازم است. جــوان، آن هم دانشـــجو، در محیــط علمــی باید ذهنــش و زبانش باز باشـد؛ نقد کند؛ البته منصفانه باشد. نقد را با عیبـجوئی و با عصبانیت و با بهانه‌گیری نباید اشتباه کرد؛ اما نقادی باید کرد.2


    «من در مورد تذکّرات، معتقدم باید با منطق محکم و با بیان روشن، نقطه نظرات صحیح را ارائه بدهند. با تهمت‌زنی و جنجال‌آفرینی، بنده موافق نیستم؛ با تکفیر کردن و متهم کردن این و آن، بنده موافق نیستم. اعتقاد من این است که مجموعه‌ی انقلابی کشور ـ که بحمدالله تعداد بی‌شماری از آنها در بین جوانهای ما، در بین صاحب‌نظران ما، اساتید ما، بزرگان ما، تحصیل‌کرده‌های ما حضور دارند ـ میتوانند با منطقِ محکم وارد میدان بشوند، نقّادی کنند. نقاط ضعف را و نقاط منفی را به رخ ما مسئولین بکشانند. گاهی میشود که مسئول، متوجّه نیست چه دارد میگذرد در متن جامعه، امّا آن جوان در متن جامعه است، او میفهمد3

 

 

1.  بیانات در مراسم بیعت دانشجویان ۲۳/ ۰۳/ ۱۳۶۸

2. بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد۱۳۸۶/۰۲/۲۵ 

3. بیانات در حرم مطهر رضوی ۱۳۹۳/۰۱/۰۱

  • سعید گمگشته

«من بارها از اعماق جان،

قلبم براى این جوانان مؤمن و انقلابى،

سوخته و گداخته است.»

      

    همون سالهای اوایل رهبری، دهه ای که جریان‌های چپ و راست روشنفکری ضد هنرمندان انقلابی از جنگ برگشته، از هیچ اقدامی دریغ نمی‌کردن یک فراز بلند از صحبتهای امام خامنه ای خیلی خیلی قابل توجه هست:


    «از کارهاى دشمن، این شد که این مجموعه‌هاى مؤمن را منزوى کند. جوان، بى‌تجربه است. به مجرد اینکه ببیند در یک دستگاه رسمى کشور مثلًا در یک مرکز فرهنگى کشور دو نفر به او اخم کردند، به او بى‌اعتنایى کردند، او را تحقیر کردند؛ در حرکتش اثر مى‌گذارد و او را کند مى‌کند. یا مثلًا وقتى ببیند که در مجلّات به‌اصطلاح ادبى و هنرى کشور، چهره‌هاى مخالف با این روش و خط را، بزرگ مى‌کنند، برجسته مى‌کنند، تعریف مى‌کنند، این جوان دلش آب مى‌شود و روحیه‌اش را از دست مى‌دهد.

    وقتى یک فیلمساز، اثرش را به مراکزى مى‌برد که مى‌توانند از او استفاده کنند و کارى کنند که بتواند کارش را ادامه دهد؛ اما با بى‌اعتنایى به او مى‌گویند: «نه آقا؛ ما این را قبول نداریم. این طورش را قبول نداریم»، و بعد در همان حال ببیند انواع و اقسام کارهایى که از لحاظ مایکى ایه‌هاى هنرى از کار او کمتر است اما چون مایه‌ى اسلامى ندارد مورد قبول آن‌هاست؛ این جوان به‌خودى‌خود، منزوى و ناامید خواهد شد. من بارها از اعماق جان، قلبم براى این جوانان مؤمن و انقلابى، سوخته و گداخته است. بارها تأسف خورده‌ام که چرا باید به جوانان به این خوبى، بى‌اعتنایى شود!؟ این‌ها هیچ‌چیزشان از آن کسانى که در جاهایى به عنوان هنرمند معروف شده‌اند، کمتر نیست. در بسیارى از امور، از آن‌ها خیلى هم بهترند. اما به این‌ها بى‌اعتنایى مى‌شود. وقتى‌که انسان مطلب را به درستى کاوش مى‌کند، مى‌بیند سر رشته مى‌رسد به اراده‌ى خباثت‌آمیزى در نقطه‌اى! مسئولین هم متوجه نیستند

 

 

بیانات در جمعی از کارگزاران فرهنگی ۲۱/ ۰۵/ ۱۳۷۱

 

  • سعید گمگشته

   وقتی از بالا نگاه بکنید دست دشمن برای سد کردن راه این انقلاب مشخصه. اگر ریزش های انقلاب رو مورد مطالعه قرار بدیم، اگر یه مقدار دقت بکنیم و موشکافانه بررسی کنیم میبینیم که بعضی ها از نقطه ی نون «نمی شود» منحرف شدن. ترسیدن، خسته شدن و یا گاهی اوقات به عمد و از سر دشمنی آروم آروم، زاویه گرفتن. این انحراف یعنی همون ثابت قدم نبودن در مسیر انقلاب. یعنی همون انقلابی نبودن. حضرت آقا فرمودند: «انقلابی بودن به حفظ رابطه ی خود، عمل خود وپیوستگی خود با انقلاب است.»

«اگر دشمن بتواند مــردم ما را، جــــوانان ما را،

قشرهای ما را، نسبت  به آینده این حرکتشان

ناامید کند، ضربه خود را زده است.»

حالا مسئله اینجاست که بعضی ها میگن «نمی شود» .


   «جوانان عزیز! دشمن روى شما سرمایه‌گذاری‌هاى زیادى مى‌کند؛ حواس‌تان جمع باشد. عده‌یى را به بى‌تفاوتى مى‌کشاند و عده‌یى را دلسرد و مأیوس مى‌کند. یأس، بزرگترین آفت جوان است. جوان‌ها بدانند که متأسفانه یأس به روح جوان زودتر راه پیدا مى‌کند؛ همچنان که امید این‌گونه است. در مقابل یأسى که دشمن مى‌خواهد به جوانها تلقین و تزریق کند، خودتان را مصونیت بدهید.»1

 

   «خطری که در مردم تداوم این حرکت سرافرازانه را تهدید می‌کند، در درجه اوّل عبارت از نا امیدی است. اگر دشمن بتواند مردم ما را، جوانان ما را، قشرهای ما را، نسبت به آینده این حرکتشان ناامید کند، ضربه خود را زده است. این خطر عمده است. لذا شما می‌بینید با انواع و اقسام روشها، بیانها، زبانها و شیوه‌ها سعی می‌کنند دلها را نسبت به تداوم این حرکت پُرافتخار اسلامی مردّد و مأیوس کنند و امید را از آنها بگیرند. این مهمترین خطر است.»2

 

 

1. سخنرانى در دیدار دانشجویان و دانش‌آموزان، به‌مناسبت سیزدهم آبان ماه ۱۳۶۸/۰۸/۱۰

2.بیانات در اجتماع بزرگ عزاداران در صحن مطهر امام خمینی(ره)۱۳۷۹/۰۳/۱۴

 

  • سعید گمگشته

   راه انقلاب، راهى است که احتیاج دارد به عزم، به ایمان، به ثبات قدم. بعضى این ثبات قدم را دارند، بعضى در بین راه برمى‌گردند؛ البته این‌ها به ضرر خودشان عمل مى‌کنند؛ «فمن نکث فإنّما ینکث على نفسه». آن کسانى که از راه انقلاب برگردند، مثل کسانى هستند که در تابستان روزه گرفته‌اند و تا اواخر روز، روزه را حفظ مى‌کنند، اما یک ساعت به غروب، دو ساعت به غروب طاقتشان تمام مى‌شود؛ افطار مى‌کنند. این مثل همان کسى است که از اولِ روز، روزه نگرفته است. باطل کردن روزه در هر زمانى از ساعات روز باشد، ابطال روزه است.

«راه انقلاب، راهى است که احتیاج دارد به عزم، به ایمان،
به ثبات قدم. بعضى این ثبات قدم را دارند، بعضى در بین
راه برمى‌گردند؛ البته این‌ها به ضرر خودشان عمل مى‌کنند»

      

 

در راه انقلاب اگر ثبات قدم وجود نداشت، اگر پیوستگى حرکت وجود نداشت، انسان رابطه‌اش با انقلاب قطع مى‌شود. این بى‌وفائى به انقلاب است. همیشه بودند کسانى که به انقلاب بى‌وفائى کردند، به انقلاب دل‌بستگى خود را کم کردند، به انقلاب پشت کردند. وصیت امام این است که جوان‌ ما، مردم ما، نسلهاى گوناگون ما، با چشم واقع‌بینانه نگاه کنند. اصل، انقلاب است؛ اشخاص، اصل نیستند. انقلابى‌ بودن به حفظ رابطه‌ى خود و عمل خود و پیوستگى خود با انقلاب است.

   

بیانات امام خامنه ای در مراسم نوزدهمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (ره)۱۳۸۷/۰۳/۱۴

انقلابى‌ بودن به حفظ رابطـــه‌ى خود و عمل خود و پیوستگى خود با انقلاب است.
  • سعید گمگشته

شهید خندان....

پنجشنبه, ۲۲ خرداد ۱۳۹۳، ۰۹:۵۰ ق.ظ

ﻣﺼﺎﺣﺒﻪﮔﺮ می گفت؛
ﺗﺮﮐﺶ ﺧﻤﭙﺎﺭﻩ سینه‌اش ﺭُﻭ ﭼﺎﮎ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ ،ﺭﻭی ﺯﻣﻴﻦ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﺯﻣﺰﻣﻪ می‌کرﺩ.
ﺩﻭﺭﺑﻴﻦ ﺭُﻭ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﺭﻓﺘﻢ ﺑﺎﻻی ﺳﺮﺵ
ﺩﺍﺷﺖ آﺧﺮﻳﻦ ﻧﻔﺴﺎﺷﻮ می‌زﺩ.
ﺍﺯﺵ ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ ﺍﻳﻦ ﻟﺤﻈﺎﺕ آﺧﺮ ﭼﻪ ﺣﺮفی ﺑﺮﺍی ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺍﺭی
ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﮔﻔﺖ:
ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﮐﺸﻮﺭﻡ ﻣﻴ‌‌ﺨﻮﺍﻡ ﻭﻗتی ﺑﺮﺍی ﺧﻂ مقدم ﮐُﻤﭙُﻮﺕ می‌فرستن، ﻋﮑﺲ ﺭُﻭی ﮐﻤﭙﻮﺕﻫﺎ ﺭﻭ ﻧَﮑﻨﻦ!
ﮔﻔﺘﻢ ﺩﺍﺭﻩ ﺿﺒﻂ ﻣﻴﺸﻪ ﺑﺮﺍﺩﺭ، ﻳﻪ ﺣﺮﻑِ ﺑﻬﺘﺮی ﺑﮕﻮ
ﺑﺎ ﻫﻤﻮﻥ ﻃﻨﺎﺯی ﮔﻔﺖ: آﺧﻪ ﻧﻤﻴﺪﻭنی، ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﺑﻬﻢ، ﺭُﺏ ﮔﻮﺟﻪ ﺍﻓتاده...!

و لحظاتی بعد چشمانش را بست، لبخندی زد و شهید شد..."

شهید رضا قنبری، معروف به "شهید خندان"

  • سعید گمگشته

الحمد لله ....

سه شنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۳، ۰۹:۱۶ ب.ظ

شکر ایزد هر زمان روز خوشی است
در دلم یاد شهیدان می کنم

مینشینم با خودم محض ریا
یاد همت یاد چمران می کنم

یاد لبخند میان جبهه ها
یاد آن گلهای خندان می کنم

عهد بستم با شهیدان زین به بعد
هر چه آنان خواستند آن می کنم

چون شهیدان عاقبت با توبه ای
قد شیطان را چو چوگان می کنم

ای شهیدان حالم اینجا خوب نیست
در زمین احساس زندان می کنم

بند نیکان کربلا و من ولی
بر سر خود خاک تهران می کنم

روزی اما تا شما پر می کشم
جان خود تقدیم جانان می کنم

  • سعید گمگشته

رسمِ خوبِ سرودن ...

سه شنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۳، ۰۵:۳۲ ق.ظ

/.

از آن زمان که نشستم و بی نتیجه سرودم
هزار مثنوی از او و از شکنجه سرودم

شبیه کوزه گری که به گل نشسته دو دستش
زبان به کام گرفتم و با دو پنجه سرودم

چه در عیان و چه پنهان، میان جمع رفیقان
و در میان خیابان کنار باجه، سرودم

من از بهار و طبیعت، من از لطافت و باران
هزار فلسفه خواندم، ولی ز یونجه سرودم

چه بر سر دلم آمد؟ چه شد زبانم عوض شد؟
منِ غریبِ دهاتی، بدون لهجه سرودم

عروض و سبک شناسی نخوانده ام دو سه خطی
ولی ببین که چه بیتی، شبیه خواجه سرودم

  • سعید گمگشته

مثل شیشه ی پنجره ....

شنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۳، ۰۳:۵۳ ق.ظ

/.


بعضی وقتها
مثل شیشه ی پنجره
تمیزت میکنند تا دیده نشوی ....

  • سعید گمگشته

کار نشدنی !

دوشنبه, ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۲:۱۹ ب.ظ

امام خامنه ای: بروید سراغ کارهای نشدنی تا بشود. تصمیم بگیرید بر برداشتن کارهای سنگین، تا بردارید.

  • سعید گمگشته